سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه تنهایی قلب صبور

داستان عاشقونه وآموزنده عشق اینترنتی

 عکس تقدیم گل

از یک طرف عذاب وجدان داشت واز سویی خوشحال بود. عذاب وجدان داشت چون به رابطه اش با سام برای همیشه پایان داده بود. سامی که 3 سال عاشقانه دوستش داشت سامی که بارها به خاطرش آشوب به پا کرده بود.سامی که به خاطرش از خیلی چیزها  واز خیلی کس ها گذشته بود و خوشحال بود چون دیگه میان خودش وعشق جدیدش حمید هیچ مانعی نبود.بلاخره از این دو راهی جانکاه خلاص شده بود.

ماجرا بر میگشت به 8 ماه قبل روزی که تینا برای اولین بار با حمید تو چت آشنا شد.ابتدا اونها فقط درباره کامپیوتر واینترنت حرف میزدند و حمید تینا رو در این موارد راهنمایی می کرد. ولی هر از گاهی درباره خودشون هم حرف می زدند. تینا برای حمید احترام خاصی قائل بود.حمید با تمام پسرهای که تینا تا به امروز دیده بود فرق داشت.حتی با دوست پسرش سام.هنر بزرگ سام بلند کردن موهاش وپوشیدن لباسهای تنگ و کوتاه بود. ولی حمید یه انسان والا یک روشنفکرو یه شخصیت فوقالعاده بود.

با وجود اینکه قیافه حمید براش مهم نبود وتینا به خاطر انسانیت وگفتارحمید مجذوب او شده بود ولی قیافه حمید هم که تینا از وبکم دیده بود زیبا و دلنشین بود.با وجود این به پای سام نمی رسید.در اوایل وقتی تینا با حمید چت می کرد عذاب وجدان داشت چون فکر می کرد داره به سام خیانت میکنه ولی بعد از مدتی این احساس ازش رخت بر بست.

تیناو سام3 سال بود که دوست بودند. اونها عاشقانه همدیگر رو دوست داشتند.عشق سام و تینا زبانزد دوست ودشمن بود ولی امدن حمید همه چیز رو بهم ریخت.دیگه یواش یواش سام  داشت از ذهن تینا می رفت وهمینطور از قلبش. مهمترین کار برای تینا چت کردن با حمید بود.روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند تا اینکه یه روز یه اتفاق افتاد.تینا داشت با حمید چت می کرد در اواسط چت حمیداز تینا پرسید:

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/3/25 ] [ 5:48 عصر ] [ amin hz ] نظر


یک شاخه گل یا یک سبدگل؟؟

عکس گلهای رز

بنظرشما کدام بهتر است؟؟

یک شاخه گل که با لبخند به دست گرم عزیزی می دهید!

یا

یک سبد گل که با اشک بر سنگ سرد گور او می نهید!



[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 4:8 عصر ] [ amin hz ] نظر


نظر قلبیتون درمورد این عکس چیه؟؟

عکس حسرت یه کودک

مطمئنم شماهم بادیدن این عکس بغض گلوتونو میگیره!!

ببینید چقدرمعصومانه براخودش مو میکشه!!

اون درحسرت داشتن یک تارمو وسلامتی که بزرگترین نعمته هستش

ولی خیلی ازما آدما قدر سلامتی که خدا بهمون داده رو نمیدونیم.

بیایید بیشتر شکرگزارباشیم

وخطهای قلبمون رو کمتر اشغال کنیم، شاید خدا پشت خط باشد!!!!



[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 4:10 عصر ] [ amin hz ] نظر


یادش بخیر روزگاری که...

عکس باموضوع یادش بخیر

یادش بخیر!

روزگاری که صداقت، یارندیم مردم بود

وسادگی، معاشرمهربان آنان

یادش بخیر!

روزگاری که سوگند به نمک، حریم حرمت مردم بود

وقسم به یک تارمو قفل محکمی برتمام زشتی ها

یادش بخیر!

روزگاری که نام مقدس علی(ع) پیمانی ناگسستنی بود

وحرمت نمک، دژ محکم پیمان ها

یادش بخیر!

روزگاری که لبخند وآرامش و ایمان سه یار دبستانی مردم بود

ومهربانی وپرهیز وپاکی سه یار جدانشدنی

یادش بخیر!

آن روزها که کسی طعم ریا و دروغ را نمی چشید

وخیانت وخباثت را نمی فهمید

زیراکه ایمان بود وعلی بود ونمک بود وعشق به خدا !

یادش بخیر آن روزها ...

یادش بخیر...!!

***لطفا نظر درمورد این مطلب فراموش نشه.ممنون***



[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 3:53 عصر ] [ amin hz ] نظر


آغوش

سخنی آموزنده و دردناک ازحضرت علی(ع):

یکدیگر را درآغوش بکشید!

قبل از آنکه خاک، شما را درآغوش بکشد!

عکس آغوش گرم



[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 11:54 صبح ] [ amin hz ] نظر


برگهای پاییزی

عکس زیبای پاییز

وقتی برگهای پاییزی را زیر پاهات له میکنی!

فراموش نکن...

که روزی به تو نفس هدیه کرده بودند!



[ چهارشنبه 92/3/15 ] [ 12:57 صبح ] [ amin hz ] نظر


سلامتی دخترپسرایی که...

عکس دختروپسر

به سلامتی دختری که وقتی عشقشو می بینه ، دلش پر میکشه که بپره تو بغلش

ولی ...

نجابتش نمیزاره!

به سلامتی پسری که به خودش اجازه نداده که دستش به عشقش بخوره

ولی ...

اگه پاش بیفته حاضره دستاشو واسه عشقش بده!



[ شنبه 92/3/11 ] [ 12:59 صبح ] [ amin hz ] نظر


تاریک ولی یکرنگ

عکس سکوت وسیاهی شب
به روزها دل مبند!
روزها به فصل که میرسند رنگ عوض میکنند.
با شب بمان!
شب گرچه تاریک است ولی همیشه یکرنگ است.


[ شنبه 92/3/4 ] [ 3:35 عصر ] [ amin hz ] نظر


روزپدر ومرد مبارک

سلطان قلبها مادر-سلطان غمها پدر

همیشه مادر رابه مدادتشبیه میکردم که با هربارتراشیده شدن کوچک وکوچک ترمیشود

ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند

خم به ابرو نمیاورد

وخیلی سخت تر از این حرفهاست

فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد...

بیایید قدردان باشیم ...

به سلامتی پدر و مادرها



[ جمعه 92/3/3 ] [ 1:7 صبح ] [ amin hz ] نظر