سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه تنهایی قلب صبور

رمان وارث عذاب عشق(قسمت دوم)

 محمد با لبخند دور شدن فرشاد را نگاه میکرد و در همان حال به او فکر میکرد و حالی که از او گرفته بود. در صورتی که فرشاد را خیلی دوست داشت،فرشاد برای او فقط یک هم دانشگاهی نبود ،بلکه بهترین دوستی بود که او در تمام زندگیه بیست و سه ساله اش برای خود شناخته بود البته فرشاد مستحق چنین دوست داشتنی بود دوستی ان دو از دوران دبیرستان شکل گرفته بود و تا ان لحظه که هردو در سال سوم دانشگاه تحصیل میکردند ادامه داشت.

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 91/5/30 ] [ 3:20 عصر ] [ amin hz ] نظر


آیا می دانید کهکشان چیست؟

کهکشان ها ازمیلیون ها ستاره،سیارات،سحابی ها واجزای دیگر آسمان تشکیل شده اند.کهکشان ما«راه شیری»درکنار کهکشان های همسایه خود،خوشه کهکشانی وخوشه های کهکشانی درکنارهم ابر خوشه های کهکشانی را تشکیل داده اند.

کهکشان های معمولی به طورعمده به سه دسته

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 91/5/30 ] [ 2:24 عصر ] [ amin hz ] نظر


آدم های خوش شانس چجوری اند؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید افراد خوش شانس چه مشخصه هایی در زندگی دارند.پس مطلب زیر را برای دانستن این موضوع بخوانید:

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 91/5/29 ] [ 5:11 عصر ] [ amin hz ] نظر


آیا میدانید؟؟!

* آیا می دانید فیل ازگوش هایش به عنوان تهویه هوا نیزاستفاده می کند. فیل دمای بدنش را توسط گوش هایش متعادل نگه می دارد چون سطح بزرگی دارد که حیوان می تواند ازطریق آن گرمای بدنش را کاهش دهد؟!

* آیا می دانید که سگ ها دنیا را بی رنگ ومات می بینند.آنها نزدیک بین بوده وتنها سایه های خاکستری رنگ را تشخیص می دهند؟!

* آیا می دانید ضربان قلب مرغ مگس خوار 1000مرتبه دردقیقه هست؟!

 

ادامه مطلب...

[ شنبه 91/5/28 ] [ 9:10 عصر ] [ amin hz ] نظر


رمان وارث عذاب عشق(قسمت اول)

اینم رمانی عاشقانه والبته غمگین ازخانم فریده شجاعی که برای شما خوانندگان عزیزگذاشتم.امیدوارم خوشتون بیاد.راستی این فقط قسمت اولشه،منتظرقسمتهای بعدی هم باشید:

  در دره ای خاموش ، گل زیبای کوچکی شکفته است که دیدارش چون تماشای خورشید دیده و دل را نوازش می دهد.بی جهت نیست که گل سرخ را ملکه گلها نامیده اند زیرا ارزش آن از طلا و مروارید و الماس بیشتر است. باید مدتی دراز سخن بگویم و نغمه سرایی کنم تا بتوانم محاسن این گل زیبا و اثر سحرآمیز آن را دز جسم و روح شرح دهم، زیرا هیچ اکسیری نیست که چون نگاه این گل معجزه کند.

ادامه مطلب...

[ شنبه 91/5/28 ] [ 8:0 عصر ] [ amin hz ] نظر


تاثیرات آب سرد برزیبایی پوست

تحقیقات جدید دانشمندان نروژی نشان میدهد؛ افرادی که پس ازحمام آب گرم،پوست صورت خودرا با آب سرد می شویند،پوست شاداب وسالمی دارند. به گفته این محققان هنگام استحمام، منافذ پوستی بازمی شوند وآلودگی ها به راحتی می توانند ازپوست خارج شوند واگر بعداز حمام، پوست صورت با آب سرد شسته شود، منافذ به سرعت بسته می شوند واین امر به زیبایی پوست کمک میکند.

 درعین حال شستن صورت با آب سرد در رفع التهاب، قرمزی ولطافت پوست موثراست.



[ شنبه 91/5/28 ] [ 10:57 صبح ] [ amin hz ] نظر


عشق یعنی...

تاحالا شده عاشق بشین؟؟؟ میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟ میدونین عشق چه مزه ای داره؟؟؟ میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟ میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟ میدونین معشوق چه کار میکنه باقلب عاشق؟؟؟ میدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟ میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟ میدونین ...؟؟؟

اگه جواب این همه سؤال رو میخواین! مطلب زیر رو بخونین:

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/5/27 ] [ 6:13 عصر ] [ amin hz ] نظر


بی وفایی

دختری بود نابینا که نه تنها ازخودش بلکه ازتمام دنیا تنفر داشت و فقط یک نفر را دوست داشت(دلداده اش را) و به او چنین گفته بود:
« اگر روزی قادر به دیدن باشم حتی اگر فقط برای یک لحظه بتوانم دنیا را ببینم،عروس تو خواهم شد وهمیشه باتو خواهم ماند»


و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد.دختر آسمان وزمین را دیدو رودخانه ها،درختها،آدمیان و پرنده ها را ،
و نفرت از روانش رخت بر بست.
دلداده به دیدنش آمد و یادآور وعده دیرینشون شد: «بیا و بامن عروسی کن،ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »
دختر برخود بلرزید و به زمزمه باخود گفت:
این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند؟(این حرفو زد بخاطر اینکه دید،دلداده اش هم نابینا است!)
و دختر قاطعانه جواب داد: من دیگر تورا نمیخواهم،ازپیشم برو!
دلداده با ناراحتی رو به دیگر سو کرد که دختر اشکهایش را نبیند
و در حالی که از او دور می شد گفت:
 «مراقب چشم های من باش»



[ جمعه 91/5/27 ] [ 5:31 عصر ] [ amin hz ] نظر


داستان عشق رویایی

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو.

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/5/27 ] [ 4:46 عصر ] [ amin hz ] نظر


آیا تاحالادرمورد مردن وزنده شدن،چیزی شنیده اید؟

تمامی داستان های زیر واقعی هستند وبرگرفته ازکتاب" آنهایی که مردند و زنده شدند" می باشند.

داستان اول(لطف خدا بخاطرپدرم ):

لقمه اول صبحانه را که در دهان گذاشتم ، مادرم مثل چهار ماه قبل حرفش را تکرار کرد : _ بهنام خودت میدونی که پدر خدا بیامرزت از یک ماه قبل از مرگش - انگار که بهش الهام شده بود سفر آخرت رو باید بره - با همه حسابش را صاف کرد .

ادامه مطلب...

[ جمعه 91/5/27 ] [ 1:48 صبح ] [ amin hz ] نظر